Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گول زدن
2 . مسحور کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to beguile
/bɪˈgaɪl/
فعل گذرا
[گذشته: beguiled]
[گذشته: beguiled]
[گذشته کامل: beguiled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
گول زدن
فریب دادن
مترادف و متضاد
deceive
trick
1.He beguiled the voters with his good looks.
1. او رأیدهندگان را با ظاهر خوبش گول زد.
2
مسحور کردن
مجذوب کردن، شیفته کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دل بردن
دلبری کردن
مترادف و متضاد
enchant
1.He was beguiled by her beauty.
1. او مجذوب زیبایی او شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
begrudge
begonia
begone
beginning and end
beginning
beguiling
begum
behalf
behave
behavior
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان