[اسم]

beverage

/ˈbɛvərɪʤ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نوشیدنی

معادل ها در دیکشنری فارسی: آشامیدنی نوشیدنی
  • 1.We have a selection of beverages.
    1. ما گلچینی [مجموعه ای] از نوشیدنی‌ها داریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان