Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جلوی زبان خود را گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
bite one's tongue
/baɪt wʌnz tʌŋ/
1
جلوی زبان خود را گرفتن
چیزی نگفتن
informal
1.I'm so angry at her but I promise to bite my tongue.
1. خیلی از او عصبانی هستم ولی قول میدهم که جلوی زبانم را بگیرم.
توضیحاتی در رابطه با عبارت bite one's tongue
عبارت bite one's tongue یا زبان خود را گاز گرفتن، به معنای جلوی زبان خود را گرفتن و حرفی را بیان نکردن است.
تصاویر
کلمات نزدیک
bite one's head off
bite down
bite
bitchy
bitch
bite the bullet
bite the dust
bite the hand that feeds one
bite-sized
biter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان