[جمله]

bite the hand that feeds one

/baɪt ðə hænd ðæt fidz wʌn/

1 نمک نشناس بودن نمک خوردن و نمکدان شکستن

معادل ها در دیکشنری فارسی: نمک خوردن و نمک شکستن
  • 1.I'm your mother. How can you bite the hand that feeds you?
    1. من مادرت هستم. چطور می توانی نمک بخوری و نمکدان بشکنی؟
توضیح درباره اصطلاح bite the hand that feeds one
ترجمه تحت اللفظی این عبارت "دستی که بهت غذا می دهد را گاز بگیری" است که اصطلاحا به افرادی اطلاق می گردد که نمک نشناس بوده و قدردان زحماتی که در حق شان می شود نیستند و شبیه به یک بیت شعر است: "چو به گشتی طبیب از خود میازار
که بیماری توان بودن دگر بار"
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان