Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مرد
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bloke
/bloʊk/
قابل شمارش
1
مرد
آقا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مرد
informal
1.He seemed like a nice bloke.
1. او مرد خوبی به نظر میرسد.
تصاویر
کلمات نزدیک
blogosphere
blogger
blog
blockheaded
blockhead
blond
blonde
blood
blood bank
blood cell
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان