[صفت]

blonde

/blɑːnd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: blonder] [حالت عالی: blondest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 طلایی بلوند، بور

معادل ها در دیکشنری فارسی: بلوند بور
  • 1.She is tall and blonde.
    1. او قدبلند و بلوند است.
blonde hair
موی طلایی
[اسم]

blonde

/blɑːnd/
قابل شمارش

2 موطلایی

معادل ها در دیکشنری فارسی: موبور
  • 1.She’s a natural blonde .
    1. او یک موطلایی ذاتی است [او بصورت ذاتی موطلایی است].
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان