Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خویشاوند هم خون
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
blood relation
/ˈblʌd rɪleɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خویشاوند هم خون
خویشاوند نسبی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خویشاوند نسبی
قرابت نسبی
مترادف و متضاد
blood relative
تصاویر
کلمات نزدیک
blood pressure
blood poisoning
blood orange
blood money
blood is thicker than water
blood runs cold
blood test
blood transfusion
blood type
blood vessel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان