[جمله]

blow one's mind

/bloʊ wʌnz maɪnd/

1 مات و مبهوت کردن غافلگیر کردن

  • 1.My friend told me that if I read the new book, it would blow my mind.
    1. دوستم به من گفت که اگر کتاب جدید را بخوانم، من مات و مبهوت می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان