Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بازی تختهای
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
board game
/ˈbɔːrdˌgeɪm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بازی تختهای
بازی صفحهای
1.It rained all day so we played lots of board games.
1. تمام روز باران بارید برای همین ما کلی بازی تختهای کردیم.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
board
boar
boa constrictor
boa
blustery
boarding
boarding pass
boardroom
boast
boastfulness
کلمات نزدیک
board and lodging
board
boar
boa constrictor
boa
board of directors
board of trustees
board pen
board the plane
board up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان