[اسم]

booking

/ˈbʊkɪŋ/
قابل شمارش

1 رزرو

معادل ها در دیکشنری فارسی: رزرو
مترادف و متضاد reservation
  • 1.Can I make a booking for Friday?
    1. می‌توانم برای جمعه رزرو کنم؟
  • 2.We made the booking three months ago.
    2. ما سه ماه پیش رزرو کردیم.

2 کارت زرد (فوتبال) اخطار، نوشتن نام بازیکن خطاکار توسط داور

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان