Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سقوط کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
bottom fall out
/ˈbɑtəm fɔl aʊt/
1
سقوط کردن
افت کردن
مترادف و متضاد
bottom drop out
1.When the bottom fell out of the coffee market, many companies had to stop doing business.
1. وقتی بازار قهوه سقوط کرد، خیلی از شرکت ها مجبور شدند دست از کار بکشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
bottom dollar
bottom
bottleneck
bottled water
bottled
bottom feeder
bottom gear
bottom line
bottom out
bottom-up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان