[اسم]

bough

/baʊ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 شاخه (درخت) شاخه اصلی

معادل ها در دیکشنری فارسی: شاخه
formal
  • 1.Apple boughs were laden with blossom.
    1. شاخه‌های (درخت) سیب پر از شکوفه بودند.
  • 2.I rested my fishing rod against a pine bough.
    2. من چوب ماهی‌گیری‌ام را به شاخه درخت کاج تکیه دادم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان