Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سوتین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
brassiere
قابل شمارش
1
سوتین
سینهبند
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سوتین
سینهبند
تصاویر
کلمات نزدیک
brassie
brasserie
brassard
brass rubbing
brass knuckles
brassy
brat
bravado
brave
bravely
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان