Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دمیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to breathe out
/bɹˈiːð ˈaʊt/
فعل گذرا
[گذشته: breathed out]
[گذشته: breathed out]
[گذشته کامل: breathed out]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دمیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دمیدن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
breathe in
breathe down neck
breathe
breathalyzer
breath mark
breathing
breathing apparatus
breathing device
breathing machine
breathtaking
کلمات نزدیک
breathe one's last
breathe down one's neck
breathe
breathalyzer
breath test
breather
breathing
breathing apparatus
breathing space
breathless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
