[اسم]

breeding

/ˈbriːdɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تعلیم و تربیت

a sign of good breeding
نشانه‌ای از تربیت خوب

2 اصلاح نژادی (گیاهان و ...) به‌نژادی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اصلاح به‌نژادی
plant breeding
اصلاح نژادی نباتات

3 تولید مثل (حیوانات) جفت‌گیری

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان