Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وام کوتاه مدت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
bridge loan
/ˈbrɪdʒ loʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وام کوتاه مدت
مترادف و متضاد
bridging loan
1.I took out a bridging loan to make up the shortfall in the deposit.
1. من وام کوتاه مدت گرفتم تا میزان نداشته پول پیش قسط را جبران کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bridge
bridesmaid
bridegroom
bride
bridal
bridge-building
bridgehead
bridget
bridging loan
bridle
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان