Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تاریخ چیزی را جلو انداختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to bring forward
/bɹˈɪŋ fˈoːɹwɚd/
فعل گذرا
[گذشته: brought forward]
[گذشته: brought forward]
[گذشته کامل: brought forward]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تاریخ چیزی را جلو انداختن
1.The meeting has been brought forward from 10 May to 3 May.
1. تاریخ جلسه از دهم مه به سوم مه جلو انداخته شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
bring forth
bring down
bring back
bring around
bring along
bring home the bacon
bring home to
bring in
bring it on
bring off
کلمات نزدیک
bring down
bring back fond memories
bring back
bring around
bring along
bring home the bacon
bring in
bring off
bring on
bring out
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان