[عبارت]

bug in one's ear

/bʌg ɪn wʌnz ir/

1 فکری در ذهن کسی کاشتن

مترادف و متضاد hint idea
  • 1.We put a bug in our parent's ear when we said that we would like to go on the trip with them.
    1. ما این فکر را در ذهن پدر و مادرمان کاشتیم وقتی به آنها گفتیم که دوست داریم با آنها به سفر برویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان