[صفت]

bummed out

/bʌmd aʊt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more bummed out] [حالت عالی: most bummed out]

1 مایوس ناراحت، افسرده

informal
مترادف و متضاد bummed
  • 1.I've lost my keys. I'm really bummed out.
    1. کلیدهایم را گم کرده‌ام. خیلی ناراحت هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان