[اسم]

canary

/kəˈnɛri/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قناری

معادل ها در دیکشنری فارسی: قناری
  • 1.I like listening to the sound of my canary singing.
    1. من دوست دارم به صدای آواز قناری ام گوش دهم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان