[اسم]

cancellation

/ˌkænsəˈleɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 لغو فسخ

معادل ها در دیکشنری فارسی: فسخ لغو
  • 1.the cancellation of the president’s visit
    1. لغو دیدار رییس جمهور
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان