Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . توانایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
capability
/ˌkeɪpəˈbɪləti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
توانایی
قابلیت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
توانایی
یارا
عرضه
لیاقت
قابلیت
قدرت
مترادف و متضاد
ability
1.The computer virus has the capability of destroying your hard drive.
1. آن ویروس کامپیوتری توانایی نابود کردن درایو سخت (کامپیوتر) تو را دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
cap-a-pie
cap
caoutchouc
caoti
canyoning
capable
capably
capacious
capacitance
capacitor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان