Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . جوگیر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
carried away
/ˈkærid əˈweɪ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more carried away]
[حالت عالی: most carried away]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
جوگیر
تحتتأثیر احساسات
1.I got carried away and started shouting at the television.
1. من جوگیر شدم و شروع به فریاد زدن بر سر تلویزیون کردم.
تصاویر
کلمات نزدیک
carrie
carriageway
carriage
carr
carpus
carrier
carrier bag
carrier pigeon
carrion
carrion crow
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان