Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ناقل (ویروس یا بیماری)
2 . سبد فلزی (دوچرخه)
3 . شرکت خدمات ارتباطی
4 . ناو (حملکننده تجهیزات یا سربازان)
5 . حامل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
carrier
/ˈkæriər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ناقل (ویروس یا بیماری)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ناقل
1.Mosquitoes are the carriers in malaria.
1. پشهها ناقل بیماری مالاریا هستند.
2.The carrier displayed no sign.
2. آن ناقل هیچ علامتی نشان نداد.
2
سبد فلزی (دوچرخه)
ترکبند (موتور)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترکبند
3
شرکت خدمات ارتباطی
خدماتدهنده ارتباطی
1.Delta Air Lines, the third-largest carrier in the US.
1. هواپیمایی "دلتا" بزرگترین شرکت خدمات ارتباطی آمریکا است.
2.The instruments must be done by carriers.
2. آموزشها باید توسط شرکتهای خدمات ارتباطی انجام شوند.
4
ناو (حملکننده تجهیزات یا سربازان)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حامل
1.The carrier is armed with nuclear weapons.
1. ناو به سلاح هستهای مجهز است.
2.The navy's biggest aircraft carrier is being scrapped this year.
2. بزرگترین ناو هواپیمایی نیروی هوایی، امسال دارد از رده خارج میشود.
5
حامل
حملکننده، آورنده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آورنده
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
carriage dog
carriage
carpus
carpool
carpeting
carrier pigeon
carrion crow
carrot
carrot bread
carrot cake
کلمات نزدیک
carried away
carrie
carriageway
carriage
carr
carrier bag
carrier pigeon
carrion
carrion crow
carroll
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان