Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آتش گرفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to catch fire
/kæʧ ˈfaɪər/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: caught fire]
[گذشته: caught fire]
[گذشته کامل: caught fire]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
آتش گرفتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتش گرفتن
مشتعل شدن
مترادف و متضاد
ignite
1.The factory caught fire yesterday evening.
1. کارخانه دیروز بعد از ظهر آتش گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
catch eye
catch cold
catch a tartar
catch a break
catch
catch napping
catch on
catch out
catch up
catch up in
کلمات نزدیک
catch a glimpse
catch a cold
catch 22
catch
catcalls
catch on
catch one's death of cold
catch one's eye
catch out
catch sight
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان