Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گرفتار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
caught up
/kɑt ʌp/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more caught up]
[حالت عالی: most caught up]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گرفتار
درگیر
مترادف و متضاد
involved
to be caught up in something
(ناخواسته) درگیر/گرفتار چیزی بودن
Innocent passers-by were caught up in the riots.
رهگذرهای بیگناه (ناخواسته) درگیر شورشها شدند.
to get caught up in something
(ناخواسته) درگیر/گرفتار چیزی شدن
I didn’t want to get caught up in endless petty arguments.
نمیخواستم درگیر جروبحثهای جزئی بیپایان شوم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bash about
barrack for
bargain on
bargain for
bang into
dying for
littered
partied out
play at
rained off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان