[اسم]

celebration

/ˌsel.əˈbreɪ.ʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جشن مراسم

معادل ها در دیکشنری فارسی: بزرگداشت جشن نکوداشت گرامیداشت
مترادف و متضاد commemoration gathering jollification party
  • 1.Such good news calls for a celebration!
    1. چنین خبرهای خوبی طلب یک جشن می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان