[اسم]

celery

/ˈseləri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کرفس

معادل ها در دیکشنری فارسی: کرفس
  • 1.a stick of celery
    1. یک ساقه کرفس
  • 2.Chop the celery and add it to the salad.
    2. کرفس را ریز کنید و به سالاد اضافه کنید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان