Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کرفس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
celery
/ˈseləri/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کرفس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کرفس
1.a stick of celery
1. یک ساقه کرفس
2.Chop the celery and add it to the salad.
2. کرفس را ریز کنید و به سالاد اضافه کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
celerity
celeriac
celebrity
celebration
celebrated
celesta
celestial
celestial body
celestial object
celia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان