Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شطرنجی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
checked
/ʧɛkt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شطرنجی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شطرنجی
1.I bought a red and white checked tablecloth.
1. من یک رومیزی شطرنجی قرمز و سفید خریدم.
A checked shirt
یک پیراهن شطرنجی
تصاویر
کلمات نزدیک
checkbook journalism
checkbook
check-up
check-in desk
check-in
checker
checkers
checking account
checklist
checkmate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان