Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . استخوان گونه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cheekbone
/ˈʧikˌboʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
استخوان گونه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استخوان گونه
1.She has cute cheekbones.
1. او استخوان گونه بانمکی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
cheek color
cheek by jowl
cheek
cheddar cheese
cheddar
cheeky
cheer
cheer on
cheer up
cheerful
کلمات نزدیک
cheek by jowl
cheek
cheddar
checkup
checkroom
cheekily
cheeky
cheep
cheer
cheer up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان