[اسم]

China

/ˈʧaɪnə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چین

معادل ها در دیکشنری فارسی: چین
the history of Chinese civilization
تاریخ تمدن چین
[اسم]

china

/ˈʧaɪnə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ظروف چینی

معادل ها در دیکشنری فارسی: چینی
  • 1.She got out the best china.
    1. او بهترین ظروف چینی را درآورد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان