Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . دودکش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
chimney
/ˈtʃɪm.ni/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دودکش
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تنوره
دودکش
1.Factory chimneys belched dense white smoke.
1. دودکشهای کارخانه دود سفید غلیظی را بیرون دادند.
تصاویر
کلمات نزدیک
chimerical
chimera
chime
chilly
chillum
chimney pot
chimney stack
chimpanzee
chin
china
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان