[اسم]

chimney

/ˈtʃɪm.ni/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دودکش

معادل ها در دیکشنری فارسی: تنوره دودکش
  • 1.Factory chimneys belched dense white smoke.
    1. دودکش‌های کارخانه دود سفید غلیظی را بیرون دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان