Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مزمن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
chronic
/ˈkrɑnɪk/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more chronic]
[حالت عالی: most chronic]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مزمن
کهنه، دایم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وخیم
مزمن
1.chronic diseases
1. بیماریهای مزمن
2.She suffers from chronic pain in her knees.
2. او از دردی کهنه در زانوهایش رنج میبرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
chromosphere
chromosome
chromium
chromite
chrome
chronic disease
chronicle
chronicler
chronogram
chronograph
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان