[اسم]

circumlocution

/ˌsɝɹkəmˌləˈkjuʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دراز گویی تفصیل در کلام، (بیان) غیر مستقیم

مترادف و متضاد indirect tautology
  • 1.The professor’s habit of speaking in circumlocutions
    1. عادت صحبت کردن غیر مستقیم استاد [عادت به تفصیل صحبت کردن استاد]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان