Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . محدود (شده)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
circumscribed
/ˌsɜrkəmˈskraɪbd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: morecircumscribed]
[حالت عالی: most circumscribed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
محدود (شده)
مترادف و متضاد
limited
restricted
1.a circumscribed area
1. یک منطقه محدود (شده)
تصاویر
کلمات نزدیک
circumscribe
circumpolar
circumnavigation
circumnavigate
circumlocution
circumscription
circumspect
circumspectly
circumstance
circumstances
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان