Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلینکر (یکی از مواد اولیه تولید سیمان)
2 . نت اشتباه موسیقی
3 . چیز بهدرد نخور
4 . فرد یا چیز عالی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
clinker
/klˈɪŋkɚ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلینکر (یکی از مواد اولیه تولید سیمان)
تفاله کوره
2
نت اشتباه موسیقی
3
چیز بهدرد نخور
چیز بیکیفیت
4
فرد یا چیز عالی
تصاویر
کلمات نزدیک
clink
clinician
clinically
clinical trial
clinical psychology
clinometer
clint
clinton
clip
clip-clop
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان