Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کلیپ
2 . گیره
3 . خشاب (تفنگ)
4 . (با گیره) به هم چسباندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
clip
/klɪp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کلیپ
پیشپرده، ویدیوی کوتاه
1.Here is a clip from her latest movie.
1. این یک کلیپ از آخرین فیلمش است.
2
گیره
پنس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بست
گیره
a hair clip
گیره مو
3
خشاب (تفنگ)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خشاب
[فعل]
to clip
/klɪp/
فعل گذرا
[گذشته: clipped]
[گذشته: clipped]
[گذشته کامل: clipped]
صرف فعل
4
(با گیره) به هم چسباندن
1.Clip the photo to the top of the letter.
1. آن عکس را (با گیره) به بالای [قسمت بالایی] نامه بچسبان.
تصاویر
کلمات نزدیک
clinton
clint
clinometer
clinker
clink
clip-clop
clipboard
clipped
clipper
clippers
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان