[اسم]

clipboard

/ˈklɪpbɔːd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تخته گیره‌دار تخته رسم

معادل ها در دیکشنری فارسی: زیردستی
a wooden clipboard
تخته گیره‌دار چوبی

2 بریده‌دان (کامپیوتر) کلیپ‌بورد

  • 1.The clipboard is a software facility used for short-term data storage.
    1. بریده‌دان یک امکان نرم‌افزاری است که در ذخیره‌سازی کوتاه‌مدت داده‌ها به‌کار می‌رود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان