Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گروه (کوچک)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
clique
/kliːk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گروه (کوچک)
محفل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دار و دسته
گروهک
مترادف و متضاد
small group
1.The club is dominated by a small clique of intellectuals.
1. آن کلوب توسط گروه کوچکی از روشنفکرها تصرف شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
clipping
clippers
clipper
clipped
clipboard
cliquey
clitoris
cloaca
cloak
cloaked
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان