[صفت]

cliquey

/ˈkliːki/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: cliquier] [حالت عالی: cliquiest]

1 دسته دسته شده دارای باند بازی، گروه گروه شده

disapproving
  • 1.He found the school very cliquey and elitist.
    1. او مدرسه را بسیار گروه گروه شده و نخبه‌سالارانه یافت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان