[اسم]

close-up

/ˈkloʊs ʌp/
قابل شمارش

1 نمای نزدیک کلوزآپ

معادل ها در دیکشنری فارسی: نمای نزدیک
  • 1.a close-up of a human eye
    1. نمای نزدیکی از چشم انسان
  • 2.close-up pictures of the planet
    2. تصاویر نمای نزدیک از سیاره
  • 3.It was strange to see her own face in close-up on the screen.
    3. دیدن چهره ی او به صورت نمای نزدیک روی پرده عجیب بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان