Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بهطور نزدیکی
2 . بهدقت
3 . بلافاصله
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
closely
/ˈkloʊ.sli/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more closely]
[حالت عالی: most closely]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بهطور نزدیکی
1.English and German are closely related.
1. زبان انگلیسی و آلمانی بهطور نزدیکی (با یکدیگر) مرتبط هستند.
2
بهدقت
مترادف و متضاد
carefully
1.We watched her closely.
1. ما بهدقت او را نگاه کردیم.
3
بلافاصله
1.Elke came into the room, closely followed by her children.
1. "الک" وارد اتاق شد، بلافاصله پشت سرش بچههایش آمدند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
closed-circuit television
closed curve
closed book
closed
close-knit
closely knit
closet
closing
clot
cloth
کلمات نزدیک
closed-circuit television
closed syllable
closed shop
closed
close-up
closeness
closer
closest friend
closet
closeted
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان