Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (عمل) بستن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
closure
/ˈkloʊʒər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(عمل) بستن
بسته شدن، تعطیلی، انسداد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اختتام
تعطیل
1.School closure
1. بسته شدن مدارس
تصاویر
کلمات نزدیک
closing time
closing moments
closing date
closing
closeted
clot
cloth
clothe
clothed
clothes
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان