[اسم]

closure

/ˈkloʊʒər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (عمل) بستن بسته شدن، تعطیلی، انسداد

معادل ها در دیکشنری فارسی: اختتام تعطیل
  • 1.School closure
    1. بسته شدن مدارس
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان