Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گشت ساحلی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
coastguard
/koʊstgɑrd/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گشت ساحلی
گارد ساحلی
1.That man is a coastguard.
1. آن مرد یک گشت ساحلی است [آن مرد عضو گارد ساحلی است].
تصاویر
کلمات نزدیک
coaster
coasteering
coastal city
coastal
coast guard
coasting
coastline
coat
coat of arms
coat hanger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان