[اسم]

cobra

/ˈkoʊbrə/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مار کبرا

معادل ها در دیکشنری فارسی: مار کبرا کفچه‌مار
  • 1.he killed the cobra with a gun.
    1. او مار کبرا را با اسلحه کشت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان