[اسم]

coconut

/ˈkoʊ.kəˌnʌt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نارگیل

معادل ها در دیکشنری فارسی: نارگیلی نارگیل
  • 1.Thai food uses a lot of coconut.
    1. در غذای تایلندی مقدار زیادی نارگیل استفاده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان