[اسم]

comedy

/ˈkɑmədi/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نمایش خنده‌دار کمدی

معادل ها در دیکشنری فارسی: کمدی
مترادف و متضاد absurdity comic film humour light entertainment tragedy
  • 1.a romantic comedy
    1. کمدی عاشقانه
  • 2.comedy series
    2. سریال کمدی
  • 3.He believes watching a comedy is a waste of time.
    3. او معتقد است که تماشای یک نمایش خنده‌دار، وقت تلف کردن است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان