Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ویرگول
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
comma
/ˈkɑm.ə/
قابل شمارش
1
ویرگول
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ویرگول
1.Put a comma before his name.
1. قبل اسم او یک ویرگول بگذار.
تصاویر
کلمات نزدیک
comity
comings and goings
coming soon
coming of age
coming
command
command language
command post
commandant
commandeer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان