Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . آتی
2 . آمدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
coming
/ˈkʌmɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آتی
آینده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آینده
مترادف و متضاد
forthcoming
imminent
coming year/Sunday, etc.
سال/یکشنبه و ... آینده
1. I will go to Germany in the coming year.
1. در سال آتی به آلمان خواهم رفت.
2. This coming Sunday is her birthday.
2. (این) یکشنبه آینده تولد اوست.
[اسم]
coming
/ˈkʌmɪŋ/
غیرقابل شمارش
2
آمدن
the coming of something
آمدن چیزی
1. The coming of a new age is exciting.
1. آمدن عصری جدید هیجانانگیز است.
2. With the coming of modern technology, many jobs were lost.
2. با آمدن فناوری مدرن، کارهای بسیاری از بین رفتند [افراد بسیاری کارشان را از دست دادند].
تصاویر
کلمات نزدیک
comical
comic strip
comic book
comic
comfy
coming of age
coming soon
comings and goings
comity
comma
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان