[صفت]

comfy

(comfortable)
/ˈkʌmfi/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: comfier] [حالت عالی: comfiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 راحت

معادل ها در دیکشنری فارسی: گرم و نرم
informal
  • 1.This couch is really comfy.
    1. این مبل خیلی راحته.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان